نبض بهار
ده ما لب بلب از زمزمهء باران است
سنگ اینجا حتی
نفسش سبز ودراندیشهء سبزینه گی است
ودرختان هرگز
باورم نیست بدانند
فصل پاییزی واندوه تهیدستی را
مهربانانه ترین واژه
صمیمانه ترین حرف
روی دفترچهء این خطه به نظم آمده است
نیست بامی که نروییده برآن
قامت سبز گیاهی...
دوردورت گل سوری وسمن می روید
همه جا پرقدم بارانست
بوی سیال نم وبرکت تاکستانست
ذرهء نیست تهی باشد ازاندیشه ء رشد
همه جا گرمیی رویش
همه سو نبض بهار

هرات آنلاین