صفا

بسم الله الرٌحمن الرٌحیم --------باصفا باش پادشاهی کن ...

صفا

بسم الله الرٌحمن الرٌحیم --------باصفا باش پادشاهی کن ...

انتظار ظهور یعنی چه؟

  1.  

    انتظار ظهور یعنی چه؟ «افضل الاعمال انتظار الفرج»

     یعنی چه؟ بعضی خیال می کنند اینکه افضل اعمال انتظار فرج

     است، به این معناست که انتظار داشته باشیم امام مهدی علیه

      السلام عج با عده ای که خواص اصحابشان هستند یعنی

     سیصد و سیزده نفر و عده ای غیرخواص ظهور کنند، بعد دشمنان

      اسلام را از روی زمین بردارند، امنیت و رفاه و آزادی کامل را

     برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید! ما انتظار چنین فرجی

      را داریم و می گوییم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (یعنی

     بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن

      یعنی انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیانا شهید شدن،

      یعنی آرزوی واقعی و حقیقی مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوی

      اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و

      نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می آیم!

     مانند قوم موسی علیه السلام که اصحاب پیامبر اکرم گفتند: یا

      رسول الله! ما مانند قوم موسی نیستیم. وقتی به نزدیک

      فلسطین که عمالقه در آنجا بودند رسیدند و دیدند یک عده مردان

      جنگی در آنجا هستند. گفتند: موسی! «فاذهب انت و ربک

     فقاتلا انا هیهنا قاعدون» (مائده/24) ما اینجا نشسته‏ایم تو و

     خدا بروید بجنگید آنجا را تصفیه و از دشمن خالی کنید، خانه را

     آب و جارو بزنید، وقتی برای ما خبر آوردید که هیچ خطری نیست،

      فقط باید برویم راحت بنشینیم و از نعمتها استفاده کنیم، ما به

     آنجا می‏آئیم! موسی گفت: پس شما چی؟ شما هم وظیفه

     دارید که دشمن را که خانه شما را اشغال کرده است از خانه تان

    ‏ بیرون کنید.

    اصحاب پیغمبر مانند مقداد گفتند: یا رسول الله! ما آن‏ حرف را

     نمی‏زنیم که بنی اسرائیل(۱) گفتند. ما می‏گوئیم: یا رسول الله

     شما اگر فرمان بدهید که خودتان را بدریا بریزید، بدریا می‏ریزیم،

      به آتش‏ بزنید، به آتش می‏زنیم.


    انتظار فرج داشتن یعنی واقعا در نیت ما این باشد که در رکاب

     

    امام‏ زمان و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح کنیم. در زیارت امام

     

    حسین علیه السلام علیه السلام می‏گوئیم: «یا لیتنا کنا معک

     

    فنفوز فوزا عظیما» (که یک ورد شده برای‏ ما و به معنای آن

     

    هم توجه نمی‏کنیم) یا ابا عبدالله! ای کاش ما با تو بودیم و

     

    رستگاری عظیم پیدا می‏کردیم.

     

    معنایش این است که ای کاش ما در خدمت تو بودیم و شهید

     

     می‏شدیم و از راه شهادت رستگاری عظیم پیدا می‏کردیم‏. آیا

     

    این ادعای ما از روی حقیقت است؟ افرادی هستند که از روی

     

    حقیقت‏ ادعا می‏کنند ولی اکثر ما که در زیارتنامه‏ها می‏خوانیم،

     

    لقلقه   زبان است.

     

    ۱)بنی اسرائیل به فرزندان و نوادگان حضرت یعقوب علیه

     السلام گفته می‌شود.

    اسرائیل واژه‌ای عبری به معنای بنده خدا و نیز لقب حضرت

    یعقوب است. از این رو به فرزندان و نوادگان آن پیامبر بزرگ الهی

    «بنی اسرائیل» گفته می‌شود.

    با رفتن حضرت یوسف علیه السلام به
    مصر و سپس هجرت

    حضرت یعقوب و دیگر فرزندانش به آنجا و فراوان‌شدن تعداد

     نوادگان آن پیامبر، بنی اسرائیل به صورت خاندانی

    پر جمعیت در مصر درآمد.

    این جمعیت که فرزندان و نوادگان دوازده

    پسر حضرت یعقوب بودند، به دوازده گروه یا دوازده سبط بنی

     اسرائیل شناخته می‌شدند که در قرآن کریم از آنان با عنوان

    «اسباط» یاد شده است.

    منبع:http://www.tahoor.com

به مناسبت سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی

باسمه تعالی

 

1_به همه برادران خود عرض می کنم واقعا شما

 

 کدام زمامدار عاقل را سراغ دارید که برای ادامه

 

حکومت بعد از خود چاره ای نیندیشد؟

 

هم عقل و هم منطق  حکم می کند که حضرت ابوبکر

 

کار بسیار درست و عاقلانه ای

 

در تعیین حضرت عمر برای بعد از خود کرد

 

مااهل تسنن معتقدیم حضرت ابوبکر از حضرت محمد هم در این مورد

 

عاقل تر بود چون حضرت محمد هیچ جانشینی

 

برای بعد از خود معرفی نکرد ولی حضرت ابوبکر

 

معرفی کرد . البته گفته می شود حضرت  محمد در آخرین حج خود

 

حضرت علی را مولای مومنین بعد از خود معرفی کرده

 

و 110 نفر از صحابه بزرگوار و معصوم هم این مساله را ذکر

 

کرده اند ولی با توجه به اینکه حضرت محمد مانندحضرت

 

ابوبکر خیلی به فکر معرفی فرد خاصی برای بعد از

 

خود نبودند لذا حتما منظور ایشان از مولای مومنین بعد از

 

 خود در حدیث مذکور دوست

 

انها بوده نه جانشین در حکومت بهر

 

حال باید قدر حضرت ابوبکر را که

 

در زمینه تعیین جانشین از حضرت محمد

 

 جلوتر افتاده اندبدانیم

 

2_هم عقل و هم منطق حکم می کند که حضرت عمر برای

 

ما اهل تسنن از مجتهدین و عالمانی است که فهمی فراتر از قران

 

کریم داشته حتی گاهی اوقات حضرت عمر به

 

اشتباهاتی که در قران ذکر شده اشاره نموده اند

 

مثلا در قران کریم ذکر شده که پیامبر اسلام از روی

 

هوا و بی حساب حرف نمی زند و آنچه می گوید

 

وحی الهی است(سوره نجم آیه 3 و 4) ولی حضرت عمر که

 

فهمیده بود این عبارت

 

قران اشتباه است لذا هنگامی که پیامبر

 

 لحظات آخرزندگی خود را می گذراند

 

و در خواست قلم و کاغدی کرد تا مطلبی را برای هدایت مردم

 

بنویسد حضرت عمر گفت( پیامبر هذیان می گوید)

 

واقعا ما اهل سنت به خود می بالیم که خلیفه ای چنین عالم

 

و دلسوز به حال امت اسلام داریم که

 

فهم و اجتهادی فراتر از خدا و رسولش دارد